بهترین ها دانلود عـکس. کلیپ.موزیک.برنامه و... آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ نويسندگان
![]() به گزارش «خبر آنلاین»، ماریسول والس گارسیای 20 ساله و دانشجوی رشته جرمشناسی که سال گذشته میلادی، به عنوان رئیس پلیس یکی از مخوفترین شهرهای مرزی مکزیک انتخاب شده بود، به آمریکا گریخته است. به نوشته سی.ان.ان این زن شجاع پس از آنکه هیچ مردی ریاست اداره پلیس پراکسیدیس را قبول نکرد، این سمت را پذیرفت و لقب شجاعترین زن مکزیک را از آن خود کرد اما در نهایت تعجب وی به امریکا پناهنده شده است. وی سال گذشته بعد از قبول پلیس رئیس پلیسی توجه جهانیان را به خود جلب نمود. بعد از کشته شدن همکاران سابق این خانم پلیس و عدم وجود داوطلب مرد در منطقه، مقامات موافقت کردند تا گارسیا را به عنوان رئیس پلیس یکی از شهرهای مخوف در مرز با آمریکا کنند. البته خوزه لوئیس گوئررو شهردار شهر پراکسیدیس به سی.ان.ان گفت والس گارسیا بدلایل شخصی کار خود را ترک کرده است چرا که نوزاد 8 ماهه اش مریض شده و قادر به ادامه کار نیست. وی افزود والس گارسیا بعد از خوب شدن نوزادش به سر کار باز خواهد گشت. شهر پراکسیدیس در ایالت چیهوآهوآ قرار داشته و در 35 مایلی جنوب شرق سیوداد خوآرز است که به عنوان خونینترین شهر جهان معروف شده است. آندرس مورالس مدیر اجرایی در شهر میگوید، خبر فرار زن پلیس صحت نداشته و به دلیل نگهداری از پسر 8 ماههاش که مبتلا به برونشیت شده، مجبور به ترک کارش شده است. وی ترک کار توسط پلیس زن و پناهندگی به آمریکا را شایعات بی اساس خواند. روزنامه ال دیاریو جمعه گزارش داده بود که والس گارسیا با دریافت چند نامه تهدید به مرگ شغل خود را رها کرده و به آمریکا پناه برده است. در این نامهها تهدید شده بود که اگر شغل خود را رها نکند، پسرش را جلوی چشمش می کشند. در همین حال خبرگزاری فرانسه از منابع موثق نقل کرده که والس گارسیا با هواپیما به امریکا رفته و در خواست پناهندگی کرده است. این منبع خبری فرار را به نقل از وابستگان نزدیک والس گارسیا اعلام کرده است. از سال 2006 که فیلیپه کالدرون، رئیس جمهور مکزیک مبارزه علنی خود با قاچاقچیان مواد مخدر را اعلام کرد تاکنون 35 هزار نفر در درگیری با ارتش مکزیک کشته شدهاند.
سردار آبنوش: اگر نتیجه انتخابات مجلس مطابق ارزش های ما نباشد سال 91 سال خونینی خواهد بود
سردار آبنوش: اگر نتیجه انتخابات مجلس مطابق ارزش های ما نباشد سال 91 سال خونینی خواهد بود
فقر برای مومن از خط گونه اسب خوش نماتر است. کتاب الایمان والکفر/ص۳۶۵/حدیث۲۲
فاطمه! ای ماه محمد (ص) نشان ای نگهت مایه سرمتیام خنده بزن ای گل احساس من خنده بزن تا که بخندد خدا ای تو جگرگوشه ختم رسل خنده بزن، گل متبسم شود ای صنم پردهنشین خدا چشم بگردان که بگردد فدک در نمک خوان خدا فاطمه (س) مادر گلهای بهشتی تویی فلسفه عشق تو را از برم من به گمانم رد آن سیلی است شاعر : امیر علی مصدق شب تاریک که ریزد به زمین نور مه از دامن صحرا ،به فلک نور دگر سر زند از طلعت زهرا(س) ، که از آن نور سماوات شود محشر کبری همه گویند که این نور حسین است، عیان از رخ ام الحسنین است، که بر ختم رسل نور دو عین است، حسین است حسین است، که شب تا به سحر همسفر دخت رسول است، بگو مونس زهرای بتول است، که ای مادر فرخنده منم نور دو عینت ، گل نورسته حسینت، به خدا نور عیانم، به نبی روح روانم، به علی تاب و توانم، به جنان سید و مولای جوانان جنانم، به جهان رهبر آزاده مردان جهانم، به سما مهر فروزان، به زمین کشتهی شمشیر و سنانم، انا عطشان، انا مظلوم، انا عریان، انا مجروح، منم مونس دلهای شکسته، منم آن کشتی در خون دل خویش نشسته، که خدا خوانده ز آغاز جهان فلک نجاتم، به حیاتم به مماتم، به خداوند مجیدم، به جوانان رشیدم، به عزیزان شهیدم، به همه خلق امیدم همه خوانند به خون گلویم هر شب و روز خدا را. ادامه مطلب ...
این شعر در انتهای مراسم مناجات شعبانیه در تاریخ ۱۶ مرداد ۸۹ در مسجد الزهرا دانشگاه شهید بهشتی تهران اجرا شد و مخصوص همان فضای دانشجویی می باشد لذا عزیزان مداح این شعر را با اشعاری که برای مراسم عمومی خوانده می شود اشتباه نگیرند و در جای دیگری استفاده نشود.
وقت رفتن رسیده به دلم غم دمیده تا سحر زار می زنم میریزم اشک ز دیده گریه می کنم خدا تا دل آرم بگیره این دل مرده من یه کمی جون بگیره یاد اون روزها بخیر تو نماز جماعتا دلامون پر می کشید کم کمک سوی خدا یادش بخیر یادش بخیر دعا کمیل اولی چه حالی بود چه شوری بود توی مناجات علی یادش بخیر یادش بخیر روضه های امام رضا چه گریه و زمزمه ای بودش میون بچه ها چه حالی بود چه سوزی بود تو دعای توسلا با قلبای شکسته مون داد می زدیم خدا خدا خدا خدا خدا خدا خدا خدا الوداع بچه های ولایتی الوداع خادمای ولایتی الوداع ای جوونای با صفا الوداع عاشقای امام رضا الوداع نماز خونا روزه دارا الوداع گریه کنا عزادارا الوداع دعا کمیلای علی الوداع سربازای سید علی الوداع زمزمه سبز دعا الوداع ای رفیقای شهدا الوداع سحرهای خوب دعا آل یاسین و دعا عهد آقا الوداع گریه و شور و زمزمه الوداع گریه کنای فاطمه
کم کم دلم از این و از آن سیر میشود
شبانگاهان چو برخیزم ز بستر بخوانم دوست را بادیده تر بگیرم دامن مولی الموالی نشانش می دهم این دست خالی بگویم مهربان مهربانان! تو هستی گوهر این چشم گریان چو گردی روبرو با بنده خود ببینی بنده شرمنده خود تو هرچه می شوی بر من خطا پوش محبت های تو گردد فراموش چه شیرین است یا رب گفتگویت که یک ساعت نشینم روبرویت چو رحمت بر دلم جاری نمایی دگر من هم شوم عمری خدایی خداوندا به آه و سوز مولا به حق ناله جانسوز زهرا مرا در بندگی نصرت کن ای دوست قبول درگه لطفت کن ای دوست به آه سینه ی زخم اسیران به آن ویران نشین شام ویران دل ما را تسلی کن ز هر غم بیا ما را بخر ای دوست درهم شاعر : محمود ژولیده قسم به عشق جدایی ز آشنا سخت است ادامه مطلب ... موضوعات
پيوندها
|
|||
![]() |